البته رفتارو کردار غربی ها با تهران در چنین موضوعاتی جدید نیست و پیش تر هم شاهد چنین رویکردهای خصمانه ای بوده ایم.اما اینکه این دولت ها در چنین شرایطی دست به این اقدام زده اند ناشی از یک اشتباه محاسباتی از وضعیت داخل کشورمان است.

به نظر می رسد غربی ها براساس همین اشتباه محاسباتی خود که توسط تئورسین های شان روی میز سیاستمداران شان گذاشته شده تصور کرده اند حالا که دولت ایران فاقد رئیس جمهور است و کشور در آستانه یک دگردیسی سیاسی است از فرصت سوء استفاده کرده و تنش ایجاد کنند.  اما همانطور که عرض شد این رویکرد ساخته و پرداخته یک محاسبه غلط است.یعنی همانطور که بسیاری تا کانون اذعان کرده اند هنوز بسیاری از کنش گران سیاسی و رسانه ای در غرب اطلاع دقیقی از معادلات قدرت و سیاست در کشورمان ندارند و براساس همان اطلاعات ناقص شان تصمیم گیری می کنند.

در کنار این موضوع ،نقش اپوزیسیون بی مایه ایرانی نیز در این تصمیم گیری های غلط موثر است.این افراد که به اصطلاح ایرانی هستند حتی آداب مخالفت را هم بلد نیستند و صرفا برای خوش رقصی مقابل سیاسمتداران غربی مشتی اطلاعات غلط را به خوردشان داده و در قبال آن حق الزحمه خود را می گیرند. و در این میان غربی ها می مانند و تصمیماتی که اساسا و از ریشه اشتباه است.

در مجموع باید گفت تیری که دولت های غربی پرتاب کرده اند به هدف نخواهد خورد زیرا اصلا سیبلی نیست.ما اکنون با وجود آنکه رئیس جمهور عزیزمان را در یک سانحه دلخراش از دست داده ایم ولی در ثبات کامل بسر می بریم و دلیل آن هم ساختار قدرتمند سیاسی کشورمان است که با وزش بادهای مختلف هرچند تند برهم نمی خورد.در این ساختار قدرتمند مقام معظم رهبری به عنوان لیدری جامع الاطراف در حال هدایت ایران اسلامی در شرایط حساس است تا خدای ناکرده گزندی به منافع نظام و مردم وارد نشود.

در پایان باید به دولت های غربی گوشزد کنیم که مبادا بر اساس همین اطلاعات اشتباه تصمیم های دیگری بگیرند که ممکن است صبر استراتژیک تهران نیز به پایان برسد و مسیر بازگشتی وجود نداشته باشد.